می خوام برگردم به بلاگفا!
دلیل خاصی نداره. حس می کنم اینجا، یارو خیلی بی ظرفیت است!
سه روز است هی یادداشت می ذاره که ما برقمون قطع شد ولی به همّت و کاردانی و درایتی که خاص ماست هیچ آسیبی به اطلاعات کسی وارد نشد!
نکبت!
بگو پشتت به کجاست که اینطور کمرتو صاف گرفته ای!
بله بلاگفا یک سال و اندی پیش یک بلایی سرش اومد و کلی از نوشته های همه حذف شد و رفت.
قطعا و قطعا، چون پشتوانه شماها رو نداشت اونطور شد!
کلا، ملت اگه گهی هستند، به ذات خودشون نیست. به پشتوانه هاشونه!
شما دو تا بچه رو می بینی، از یکی حالت به هم می خوره، یکی رو می خوای قورت بدی.
به نظرت فرقشون چیه؟
فقط پشتوانه!
یکی، زیر غاز در اومده یحتمل، لباس مارک می خرن براش و زرت و زرت حمومش می کنند و آرایشگاه فلان می برنش و الخ،
اون یکی بدبخت ننه مرده بابا مامانش افغانی شده، لباسش ژنده است و شغلش، در عنفوان کودکی، آشغالگردی و گونی کشی!
بچه بودن، هر دو بچه اند،
فقط یکی پشتوانه داره
یکی، پشتش پره!
یکی، ویترین قدرت و شوکت یک عده ای است
یکی، ...
ما همه شیریم، شیران علم
حمله مان از باد باشد دم به دم!
چیز دیگه ای منشا قدرت ماست!
یک بادی پشتمونه، وگرنه از مرده کمتریم!
گفتم که کسی فخر نفروشه به زرنگی اش!
ولی، می تونه بفروشه به تخم و ترکه اش!
به باباش!
به ننه اش!
به تیر و طایفه اش!
و اگه این نبود، امروز اییییییییییینمه چوب تو سر سگ می زدی وق نمی زد که من مهندسم نزن!
به پول بابا ننه هاتون مهندس شدید!
مهندسی رو خریدید!
پزشکی رو خریدید!
وگرنه،
به قول شاعر،
نه محقق بود نه دانشمند،
چارپایی بر او کتابی چند!
بعضی ها، همون کتابها هم رو کولشون نیست حتی!
بهتون بر نخوره. اگه شما نخریدید، شما رو نگفتم!
می گن چوب که دست بگیری گربه دزده فرار می کنه!
شما که نخریدید! بهتون بر نخوره!
به اونها هستم!
به اونها که خریدند!
خواستم بگم اگه اون پشتوانه نبود، هیچ گهی نبودید!
money talks, Bullshit walks
می ریم بلاگفا، چون بی پشتوانه تر است!
راستی، عروسکهای مستردماغ، دیگه منفعتی واسه محک نداره. گفتم بدونید. قراردادشون دو ساله بوده تمام شده. زین پس، هر کی سی خوش!
چقدر سر به مهر اما چه زیبا و دلنشین
کاش یه نویسنده بودی یا فیلمساز که یه عالمه کتاب یا فیلم ازت میموند آدم ترس از دس دادنت یا تموم شدنت رو نداشت
واسه تمام عمرش ترو داشت و میخوند و میدید .
چه زیبا و رسا دردهای پنهان شده رو جار میزنی . ای ول به شجاعتت ماها هنر و جیگر همین روزمرگی ها هم نداریم
همه سمن وبکمن
انگار از لالتنان هستیم
منم هرچی بگم حسمه که احساسم جز ستایش و مدح قلم تو نیست .
کاش بقیه که اهل گفتمان هستند و میتونند جلو احساسشون رو بگیرند حداقل لب باز میکردند و بحث و مناظره و چالش و ....
بگذریم
زنده باشی آرش و همیشه قلمت سبز