یکی از چیزهایی که من وااااااااااااقعا ازش وحشت دارم

چیزی که امیدوارم پیش نیاد برام

زنی است که چشمشو بسته و داره جیغ می زنه

زن،

تو جوونی اش هرکی هست و هرچی هست،

به نظرم

سنّش که می ره بالا دیگه باید خفه بشه 

خدایی، این مستاجری که دیوار به دیوارمونه،

آقاهه،

نمی دونم رو چه حسابی زنشو نگه د اشته است!

از چهار صبح این زنه داره جیغ می زنه و انتقاد می کنه !

چهار صبح!

خیلی ستم است!

و بیجاره آقاهه، گاهی یک دفاعی...

گاهی !