امروز هیچکس نبود تو اتاقمون!

یعنی دو نفرشون نبودند

یکی هم هی میاد میره

من بودم و خودم

حوووووصله ام سر رفت!

نمی شه هم کسی رو سک کرد می دونید؟ اونطرف پارتیشن خانومهان که من حال نمی کنم از مصاحبتشون.

فوقش سلام و السّلامه! هه هه


فردا شب جلسه ساختمان هم هست

به دو سه نفری از ملّاک محترم اس ام اس دادم چون طلبکار بودند که چرا نمی گید

یکی شون پسغام داده که کاندیداها کیا هستند!

گفتم خدایی بعضی ها انگار یونجه می خورند شب به شب! کاندید کدومه! تو ساختمان ما کسی هیئت مدیره بشه فقط باید کار کنه، بی مزد و مواجب! فکر کرده سفره های رنگین خدمت(!) تو آپارتمان ما هم پهنه که حالا کاندید(!) داشته باشه هیئت مدیره اش!

برو عااااااااااموووووووووووووووووووو !

گاهی فکر می کنم یکم تکون بدم خودمو، تا قیمت ها جون نگرفته یک خونه ای پیش خرید کنم

منتهی باید وام بگیرم

منم با وام،

خعلی بدم!

نمی دونم.

جدی فکرشو نکردم.

کسی شریک نمی شه از شماها؟ نصف نصف آپارتمان!