خعلی جاتون تهی!

منزل،

یا همون خونه،

یک مشخصه هایی داره که الان یکی اش رو براتون می گم.

این مشخصه ها، از منزل به منزل و از خونه به خونه هم ممکنه فرق کنه البته و اینی که می گم منزل خودمه و منزل بابام اینها! هه هه

الانه که ساعت نه بود حدوداً،

 من تازه بیدار شدم و رفتم آشپزخونه ببینم چی پیدا می شه واسه خوردن.

جاتون تهی و دلتون نخواد،

یک قابلمه بزرگ، آش کشک رو کابینت گذاشته بود مامانم

خودش سر گاز داشت سبزی قرمه سبزی تفت می داد که لابد واسه شام من بذاره ببرم

بعد تازه کشف کرده ام که ناهار حلیم گندم داریم که آبجی خانوم که سرما خورده است بخوره و خوب بشه و اینها !

یعنی شما فکر کن، ساعت نه صبح فقط سه تا غذای گرم تو این خونه هست، بساط صبحانه هم که دیگه مربای به خونگی و نون خونگی و پنیر و گردوی درخت تو حیاط و چایی و انگور و الخ و دولخ و خرما همه مهیاست. با عسل! هی یکی یکی یادم میاد!

صد البته یکمی اینهم که گفتم با بی نظمی همراه است ها. فکر نکنید میز هتل چیدن و شما می تونی عکس دسته جمعی مربا و پنیر و گردو و الخ و دولخ رو ببینی و یکجا کیف کنی ها. نه. یک سر که تو آشپزخونه می تابونی همه اینها رو می بینی. 

حالا، این می شه خونه

یعنی این می شه مشخصه این خونه که گفتم این موقع روز اینهمه غذای یکی از یکی بهتر درش قابل دسترس هست و نحوه دسترسی هم خودت برو بردار است به نوعی دیگه.

حالا، خونه خودم.

خونه خود خاک بر سرم، خبری از چند نوع غذا نیست!

اونجا، عین آسایشگاه روانی، هر طرف نگاه کنی یک بالشی، کوسنی چیزی می بینی که می شه بخوابی. حالا اینکه باشکم گشنه مگه می شه خوابید، بحثی سواست.

یکی دو سه تا ساز هم اینور اونور هست و هر از گاهی کتاب و کنترل های تلویزیون

تو آشپزخونه اغلب مصالح خام هست، اما هنر سر هم کردنشون به نحو مقتضی نیست. می مونه تا گشنه ات که بشه تااااااااااااازه بخوای شل و شویدشو قاطی کنی وقتی می پزه تو دیگه سیر شده ای یک چیز بدی هم شده که مسلمون نشنوه کافر نبینه!

این فرق خونه با خونه. 

خدا هیچ خونه ای رو بی زن نکنه

بعدش هیج زنی رو بی هنر و بی عشق نکنه!

و صد البته، جیب هیچ کسی رو هم خالی نکنه ! خیلی وقتها سردی اجاق از تهی بودن جیبه.

یادمه طیبه که همسایه مون بود فقط چند بار طی چند سال بوی غذا از خونه شون شنیدم!

لابد غذای بی بو و کم بو می خوردند منتهی،

الانه یادم اومد چون پریشب به پسرش اس دادم که هشتاد و یک هزار تومن عوارض شهرداری سهم شما می شه

پس اس داده که پرداختش برامون مقدور نیست

نوشتم رفع نمی شه، جریمه هم می خوره

فرمود می فهمم، اما پرداختش برامون مقدور نیست

خب من مونده ام خانواده ای که درآمد نداره خونه اش رو اینجا اجاره می ده پا می شه می ره تهران مستاجری، که چی بشه؟؟!!!

نمی فهمم.

بگو می موند همینجا که چی بشه ! بازم به اون که یک تکونی به خودش داده است!