صبح رفتم بانک
الانه که اومدم
گردش حساب یک حساب مجهولی، واسه من اس ام اس شده است
یک پولی به حساب مزبور ریخته شده
یک مقداری برداشت شده
باقیمانه، برابر نیست با تفریق این دو عدد !
تمام عملیات مربوط به دیروز است و دیروز، من اصلا بانک بازی نداشته ام !
والله!
گمونم یکی داره ذیل اسم من، پولهاشو می شوره !
ای خاک به چوک!!!
من آنم که دو هزار تومن هم گذاشتم روی درآمد مالیات دادة سال 1392 خودم و، اصل پول رو باضافه این دو هزار و اندی، تقدیم اداره مالیه کردم!
خخخخخخخخخ!
به جون خودم! کلّ مالیاتمو داده بودم اون سال! اظهار نامه نداده بودم، جریمه ام کردند، درست 23022 ریال بیش از کلّ در آمد !
حالا سربازان گمنام آقا کجان که بیان حق منو بگیرند، نمی دونم!
پریروزها رادیو روشن بود در خصوص امر به معروف می گفت و فوایدش و الخ.
هرچی نگاه جامعه می کردی می دیدی هیییییییییچکدوم از خیرات و برکاتش به چشمت نمیاد
بی انصاف نباشم اگه، گفت یکی از برکاتش اینه که راهها امن می شن. من فکر کنم از این منظر که راهزن و سارق کمین نشسته نداریم درست بگه اما، الان که نوشتم دیدم همونم چرند گفته!
راننده ما تصادف کرد و کیف مدارکش گم شد. چندی بعد رفت همون محل به جستجو. یکی اومد بهش گفت من می دونم کیفتو کی برداشته، خرچش رو بده تا برات پیداش کنم. ایشونم خرج مزبور رو سلفید، یارو کیف رو براش آورد!
خب این امنیت است؟
ضمن اینکه ، اگه امنیت رانندگی رو هم مد نظر بگیریم ، همین یک قلم از برکات امر به معروف هم از ما سلب شده است و لذا،
یا ما اینهمه سال امر به معروف نمی کنیم و یک کاری دیگه داریم می کنیم
یا می کنیم و برکتش از رومون قطع شده
نمی دونم خلاصه.
فقط می دونم یک جایی اش، اشکال داره!
یکجایی همه میدونن