چی میخواستم بگم ؟
اتل متل رو گفتم براتون؟
الانه، کسی می تونه بگه بیت دومش چجوره؟
منظورم خود بیت نیستش ها! جوابشه !
حال ما چجوره ؟
خوبیم؟
خوشیم؟
خوشگل می کنیم؟
عطر می زنیم؟
امروز بعد از روزها،
یکی از نقشه کشهامونو دیدم
نصف شده بود!
پرسیدم چشه؟
دیدم نااااااااااااااااااااله سر داده که یک هفته است اتاقشو عوض کرده اند بردنش توی آتلیه،
اونجا با فلانه خانومه لج است،
حرص می خوره !
فکر کن!
حرص می خوره! اونقدر که نصف گوشت تنش آب شده! سر چی؟
سر اینکه از یک همکار، خوشش نمیاد !
چی می خواستند بشن اینها ؟!!؟!!
یا حضرت عبّاس، به خدا !
بابا،
عقد اخوّت هم بین دو همکار نمی خونند چه برسه به عقد نکاح!
خب حالا چند ماه هم با یکی، از یک در مشترک بری و بیای! می کنتت؟!
آقا من وسط سه تا آقا می شینم، یکی شون مداااااااااااام دستش به دماغشه طفلک، یکی شون مداااااااااااااااااااااام دستش به پاشه می خارونه، یکی شون بوی عرق می ده !
خب!
برم بمیرم؟
از قضا من اول به اولی گیر می دم
بعد دومی رو اذیت می کنم
بعد سومی رو حرص می دم
دوباره از نو !
اینها تازه خودش سوژه است!
البته ، نمی دونم چرا من چاق نمی شم !
می دونید؟