زن همسایه،

یا شایدم آقاش

حوالی اذان صبح که می شه شاشش می گیره

اینو از رو صدای سیفون می فهمم

دیشب، خیلی زود خوابیدم

گمونم ده شب

بعد، یک موقعی که دیگه از خوابیدن خسته شده بودم،

صدای سیفون اومد!

با خودم فکرکردم که خب شکر خدا، صبح شد امشبم.

نگاه ساعتم کردم

یا خدا !!!

دو و نیم نصفه شب!

پپپپپپپپپدرم در اومد تا آفتاب دمید!

موقع طلوع ، حالا تازه خوابم گرفته بود!

خیلی بده ها

آدم تنها باشه بی خواب بشه

نه می تونه بخوابه

نه هیچی دم دستشه باهاش بازی کنه

نه کسی بیداره تو لاین و تلگرام و واتس آپ و الخ ودولخ سکش کنه

نه می شه ساز بزنه

نه به صفحات بررررررررررراق کتاب می شه نگاه کرد

نه حتی گشنته که بری سرتو بکنی تو یک آخوری و زمان بگذره

نه حتی اذان صبحه که آدم عبادت کنه

هیچی هیچی هیچ کاری نمی شه کرد! فقط باید زجر کشید تا صبح بشه!