فرمایش بخصوصی نیست
یک عاااااااالمه عدد بی سر و ته دستمه، باید جمع کنم!
امروز می ریم آبادی
یکی از لذت های من، رفتن آبادیمونه و دیدن بابا مامانم
و یکی از کارهایی که حتماً سعی می کنم انجام بدم و ازش لذت می برم،
اینه که لباس خوشحال و رنگی تنم باشه وقتی می رم!
این هفته تمامش با شلوار مشکی و بافت تیره اومدم شرکت اما مخصوص واسه امروزم،
رفتم سر کمد لباس ها
یک بافت آجری رنگ خیلی لطیف و قشنگ رو از بین اونهمه انتخاب کردم و
اتو زدم و
الان تنمه!
جاتون تهی منو ببینید! خخخخخخخخخخخ!
مگه لباس بافتنی رو اتو میزنن!!!!!؟؟؟!!!