صبح، توی موال،

(روم سیاه)

یادم افتاده بود به لیاخوف روسی!

والله!

فکر کردم یک کشوری می شه ما،

یک روس نشسته میاد مجلسمونو می بنده به توپ،

یکی مثل عثمانی ها،

شونزده ثانیه هواپیمای روس حریم هوایی شونو نقض می کنه،

همچین می کوبن تو کونش که با کلّه سقوط کنه!

دمشون گرم!

دم ما هم گرم!

دم لیاخوف هم گرم حالا که فکرشو می کنم!

شما فکر کنید این بابا به توپ نبسته بود،

چی می شد؟

یک مجلسی عین مجالسی که باهاش آشنایید و آشناییم،

منتهی یک چنددهه قبل تر تشکیل می شد!

به نظرتون دیگه چیزی ازمون باقی می موند؟

نمی خواد کسی به عملکرد مجالس نگاه کنه ها، شما به تبلیغات نگاه کنید

به هول و ولایی که کان دیده ها می کنند که برن توش!

بعد ببینید خدایی، ما مردمی هستیم که اینجور تشنه خدمت باشیم؟!

کی؟

ما؟

همین ما؟

کردان نماینده ما بود! سمبل فعل کردانیدن در جهان!

آقای بزرگوار تتری، نماینده ما بود، سمبل نمی دونم چی چی!

خب ، ما اینیم دیگه!

مجلس است و لیاخوف! ای ول لیا!

ولی خوب کاریتون کردند ترکها! تا جونتون در آد !

والله!