پسرم جمال!
من صبح زود، گمانم یکربع به هفت بیدار شدم.
مختصر صبحانه ای حاوی نان خانگی و پنیر پاستوریزه و چند لقمه کره پاستوریزه با عسل گون تناول نمودم و یک لوووووول نان و پنیر و گردو برداشتم و یک استکان چای سبز با نبات نوشیده، عازم بازدید از فنداسیون یکی از پلاکهای تحت نظارتم شدم.
بعد هم به دفتر کارم در خیابان نظر آمده یک تغاااااااار آش آبادان سرد شده که رفقا برایم نگه داشته بودند تناول فرموده چندین جلسه با دوستان برقرار فرموده و اکنون از پنجره به اولین برف امسال، نظّاره ام!
بی زلف سرکشش دل سودایی از ملااااااااال
همچون بنفشه بر سر زانو نهاده ایم
در گوشة امید، چو نظّارگان ماه
چشم طلب بر آن خم ابرو نهاده ایم
میگم یه بازی هست من رسیدم به مرحله ای که درباره موسیقی هستش.
یه تابلوییه نت ها رو نشون میده روی پنج خط از سمت چپ
اولین درست از خط پایین که میشمرم رو چهار خط قرار داره و پرچمشم که به سمت راسته.بعددومی رو هم برعکسه پرچمش پایینه رو سه خط.سومی شبیه دومیه منتها از بالا اولین خط رو چهار خط پرچمش پایین.آخریه هم شبیه اولیه رو چهار خط پرچمشم سمت راسته.میتونین اینو بگین؟ یه عدد چهاررقمی میاد که مجهوله.
بعد مجسمه بتهوونه فک کنم.اونم که اسمشو به انگلیسی مینویسم پایینش باز یه رمز چهار عددیه که من تولد شو نوشتم نشد.