یاد آن شبها و یلداها بخیر برف بازی و سرماها بخیر کرسی و مادربزرگ و قصه ها آن تخیل ها و رویاها بخیر دستهای بی حس و سرمازده کرسی و مطبوع و گرماها بخیر آن تنقل ها ، لواشک ها ترش نان شیرین و کدو حلوا بخیر مردم دریا دل آن روزگار پاک بازی و سوداها بخیر جایشان خالیست اکنون پیش ما یاد آن بگذشتگان ما بخیر ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
پسرم جمال، داستایوفسکی در کتاب تسخیرشدگان فرموده است: هر پرهیزکاری گذشته ای دارد، و هر گناهکاری آینده ای پس قضاوت نکن... می دانم اگر قضاوت نادرستی کنم تمام دنیا تلاشش را می کند تا من را در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی همه ما شبیه همدیگریم
برف بازی و سرماها بخیر
کرسی و مادربزرگ و قصه ها
آن تخیل ها و رویاها بخیر
دستهای بی حس و سرمازده
کرسی و مطبوع و گرماها بخیر
آن تنقل ها ، لواشک ها ترش
نان شیرین و کدو حلوا بخیر
مردم دریا دل آن روزگار
پاک بازی و سوداها بخیر
جایشان خالیست اکنون پیش ما
یاد آن بگذشتگان ما بخیر ...