دیروز تو شرکت همکارم هارد خودشو به سیستمم وصل کرد که یک فایلی بهش بدم

یک عاااااااااااالمه فیلم سینمایی رو هاردش داشت

گفت بهت بدم؟

بهش گفتم فیلم خوب، خانوادگی، امیدبخش، قشنگ!

داری؟

گفت نمی دونم.

ندیده بود فیلمهاشو. می بایست جدا می کرد برام.


فقط چندتا کارتون ازش برداشتم.

الان،

حسب اتفاق از وسطهای فیلم the terminal  با بازی تام هنکس،

تلویزیون رو روشن کردم

خوب،

خانوادگی،

امیدبخش!

و قشنگ !

اونقدر قشنگ،

که طی فیلم چندین بار حس می کنی پشت پلکت داااااااغ شده است!


ببینید. 

شاید بعد از فیلم the city of angels،

اینم فیلم قابل توصیه ای باشه.

شهرفرشتگان.



زبان اصلی ترمینال رو باید گیربیارم. ارزشش رو داره باااااااااارها، دیالوگهاشو آدم گوش بده.

به رفیقمون سپردم فیلم مارمولک رو برام پیدا کنه. اونو هم دوست داشتم.

و البته فیلم پدر خوانده رو !

این آخری، اینم قشنگ بود. 


ارباب حلقه ها رو ندیده ام هنوز. تایتانیک رو هم. فیلم اصغر آقا فرهادی رو هم ندیدم راستش. آخرین بار که رفتم سینما، فیلم سگ کشی رو تو شیراز دیدم. یادش بخیر فرشید هم کلاسی مون هنوز تصادف نکرده بود و زنده بود. بعد از فیلم رفتیم ساندویچی شب چره. تند بود سسش! و اسم بود همه اش! ولی خب، بود. خوب بود!