اونروز که گفتم ناهار مهمون فلانه شرکت بودیم، یک بحثی بود، ظاهراً ریشه دار، در حدی که در لمعه هم گویا اومده است. اینجا می نویسمش که اصحاب فن (که می دونم گاهی اینجا تردد می کنند) روشن کنند. بدجوری یک بخشی از احکام دین رو به چالش کشید.

طرف می گفت آب کر، حجم مشخصی به بالا باید باشه. گویا مکعبی به ضلع سه و نیم وجب به بالا، می شه آب کر.

اگر حجم آبی درست به اندازه فوق داشته باشیم و یک سگ، پوزه اش رو توش بکنه و ازش بخوره، چون حجم آب کمتر می شه آب قلیل حساب می شه و سگ پوزه کرده بهش نجسه.

منتهی،

اگه سگ، توی اون آب کر اولیه، اساسی بشاشه(!)، تا وقتی که رنگ و بو و مزه عوض نشده باشه، آب نجس نیست!

حالا، توضیح چیه؟!

این بابا کلاً داشت می رفت به این سمت که سگ نجس نیست اصلا! حتی ارجاع میداد به سوره مائده که اونجا نوشته وقتی جونوری رو شکار می کنی و سگ به دندون می گیره میاره برات، بشورش و بخور! 

داشت می گفت، سگ از زمان خلفای سه گانه نجس اعلام شد بعنوان یک ترفند واسه غلبه بر ایرانیانی که تو خونه ها شون سگ نگه می داشتند و این سگ بعنوان نگهبان و حارس، موجب درد سر اعراب شده بود در به گه کشیدن تمّدن پوشالی ما !

بگذریم.

توضیح چیه؟