روزگاااااااااااری من و دل،
ساکن کوووووویی بودیم!
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم، هااااااااای امان امان امان!
دوست دارم بگی بخندی
در به روی غم ببندی،
زندگی یعنی محبت!
الخ!
اینها فرازهایی از اجراهای امروز صبحمه واسه دوستان!
بهشونم گفتم اگه هرکی فکر می کنه بهتر می خونه، شروع کنه ایشون بخونه!
کسی صداش در نیومد فلذا،
خودم بازم می خونم!
عرض به حضور انورت پسرم،
در حالی که بابات جزو قشر زیرمتوسط جامعه است و مدارک علمی و تجارب حرفه ای اش، نون بهش رسونده امّا نوا نه،
یک عده زیادی اونقدر پول دارند،
اونقدر پول دارند،
اونقدر پولدارند که می رن بانک می زنند!
یعنی، بانک دار می شن!
بعد،
در حالی که مسوولین در عنفوان سی و اندمین سال ولادت انقلاب مجدّانه به فکر من و مشکلات من و شکم من و الخ اند،
اون یک عده هم دنبال سود خودشونند،
اونوقت دشمن نانجیب، ایمان ما و دین ما و الخ ما رو نشونه گرفته است!
درخصوص الخمون، همینقدر بگم که کاباره های دبی رو فلان و فلان ما می چرخه!
یعنی هم بکنش، هزینه می کنه می ره اونطرف که کارشو بکنه،
هم بده اش، پا می شه می ره اونطرف، که بتونه بده!
حالا کار با الخ نداریم.
بحث ایمان ما و دین ما و مقدّسات ماست
یعنی، مسوولین عزیز حواسشون نیست که آقایی که می خواد بانک ثبت کنه، بعد از یکی دو سه سال هم بتّرکه به حقّ علی و مال مردم رو وردار ورمال کنه،
این نباید اسامی مذهبی رو بانکش بذاره!
الانه، مردم میان می گن محمّد رسول الله پول ما رو بالا کشید!
یا می گن، ثامن الحج دزد از آب در اومد!
خب، اینها منظورشون به شخص حضرت که نیست. اون موسسه مالی رو می گن منتهی، شما نگاه جمله کن! دو نسل بعد، کدوم توله سگی از نوادگان ما می تونه قانع بشه که این محمّد نه اون محمّد است؟
کی دیگه می ره امام رضا؟ یا اگه بره، اونجا داره فکر می کنه اینهمه بارگاه و درگاه که ثامن الحجج به هم زده و اونهمه شرکت و کارخونه و کارگاه که داره، از پول دزدیه!
چه می فهمه طفلک که بابا، اون نه اینه!
به این می گن تهاجم نرم!
می گن مشت چدنی استکبار که زیر شکم ما رو نشونه کرده و وقتی کامل بخوره زیرمون، نفسمون قطع می شه!
متاسفانه، هیچ پست و مسوولیتی به من پیشنهاد نمی شه که برم جلوی این کارها رو بگیرم!
شما متوجه باش بهرحال، خیلی از آدمهای شارلاتان و دزد و فلان، الانه اسمشون یا علی است یا محمد است یا فلان.
زنهار، که اینها، یک اسم هم از اهل بیت دزدیده اند! وگرنه،
اینها نه اونهان!
واقعن که تو یه آدم منفی گرایی آخه چرا همش جنبه منفی را در نظر میگیری
مثلن فکر کن رفتی مشهد به جای دزدی عاقا به فکرشفا گرفتن خودت باش
شاید اینجوری نظرت در مورد زندگی تغییر کرد . بلکه ازدواج کنی