تا داشتم تخم مرغ می پختم،
سخنرانی روحانی رو هم گوش دادم.
آدم حس می کرد پای منبر نشسته تا پای سخن یک رئیس جمهور
تمامش امال و آرزو و شعر و شعار!
مرد حسابی! کسی از تو انتظار ذکر و دعا نداره! برنامه ات چیه؟ کار اجرایی ات چیه؟ چیدمانت چیه؟
می گه اگه هر سال یک میلیون فرصت شغلی ایجاد کنم هنر کرده ام، چون همین تعداد فارغ التحصیل جویای کار به بازار اضافه می شه!
خب پس اینهمه که الان بیکارند، اینها چی می شن؟
مرد حسابی! مگه ملت چند بار عمر می کنند؟ طرف سی سالشه دستش جلو باباش درازه! این آدم شخصیت داره؟ اعتماد به نفس داره؟ آرزو و آینده داره؟
خب یا می ره معتاد می شه یا دزد!
یا خودشو می کشه یا مداااااااام پنچره!
می دونم می دونه ها! اما باید بین دونستن من با دونست اون فرق کنه!
بیا بیمه بی عرضگی بده به بیکارها ! والله! حقوقشون بده! تقصیر اینها چیه ؟!
بفرمایید تخم مرغ (کوکو)
کاملا موافقم
انگار که املا میگه.
خوشم نمیاد ازش.