صبح آبجی خانومی رو بردم تا محل آزمونش. به نظرم امسال خلوت تر اومد. حالا ظهر که برم دنبالش و یکدفعه همه از سالن بیان بیرون معلوم می شه چه عطشی به دکتر شدنه امسالم.

یکم ساز زدم. مضراب عوض کردم. من هنوزم دلم یک مضراب به رنگ قرمز مسی میخواد! کسی هم نداره لامصب!