گاهی آدم، قدر چیزهایی که داره رو نمی دونه.

قدر دو خط آزادی

قدر دو خط رو راست بودن با خودش

قدر اینکه آقا بالاسر نداشته باشی

قدر اینکه بدهکار نباشی

قدر اینکه شب، بتونی سرتو راحت بذاری زمین و عمیییییییییییق، حتی بمیری!

ولی واسه کاری که می کنی،

واسه مردنت

جوابگوی کسی نباشی!

اونروز راننده کارگاه داشت از این می گفت که سوار تیوپ شده که از رودخونه بگذره، وسط راه تیوپ چپه شده و افتاده و داشته غرق می شده

می گفت اون وسط، فقط قیافه دو تا دخترهام جلو چشمم بود!

فقط!

من، نمی دونم اگه الان وسط رودخونه باشم، 

آیا قیافه کسی به چشمم میاد یا نه

ولی فکر می کنم، 

بی اینکه کسی جلو چشمم باشه،

می تونم راااااااااااااااااحت، حتی غرق بشم!

این اونه که می گم آدم حتی حس نکنه در قبال بچه اش، دینی داره که باید بده!

نمی تونم بگم

یعنی می گم، بد می شه

ضد ارزش می شه

نمی چرخه!

خوابم میاد...

شب بخیر...