یکی دو سه تا از چیزهایی که من تو زندگی ام پیش گرفتم و
تا الان ازشون بد ندیدم،
یکی اینه که دروغ نگم.
حتی المقدور نگم!
یا نگم، یا اگه حرفی رو زدم،دروغ نگم!
اینطوری، لازم نیست چیزی رو حفظ کنم و مراعات کنم و الخ!
همیشه هرچی رو هرجور راستش بوده گفته ام.
ملت هم که همه بیکاااااااار، فقط نشسته اند تستهای دوره ای از آدم بگیرند و ببرنت سمت باتلاقی که اونبار اینو گفتی الان اونو می گی و الخ و دولخ و حالا بیا و هی توضیح بده.
همون بحثها که شما زنها درش استادید
و من بخاطر همین خاصیتتون هم که شده، از تمااااااااااااااامتون لجم می گیره!
یکی دیگه هاش این که تو سایه راه نمی رم! همیشه سعی کردم تو ظلّ آفتاب باشم و چیزی مخفی نباشه. روووشن حرکت کنم، همه بدونند، کاری مخفی و دزدکی و سکرت نکنم.
از اینم تا حالا ضرر ندیدم. حالا تا از این به بعدش ببینم چی می شه.
یکم فکر کن-بیشتر