دلم،

یک مسافرت تنهایی می خواد!

حتی، دلم می خواد تو خونه خودمم نباشم!

می دونید،

بحث اون صد مترمربعی است که من به تنهایی، واسه زندگی احتیاج دارم!

اینکه در تنظیم دمای محیط زندگی حتی،

نتونی صرفا نظر خودت رو اعمال کنی

اینکه صدای تلویزیون اذیتت کنه در حالی که می بینی کسی هم بهش گوش نمی ده و فقط روشن است که پس زمینه خالی نباشه

اینکه نتونی ساز بزنی چون گوشخراش است واسه بقیه!

جدا، دیو مردم گریزکه می گن وصف من است!

آدمها،

منشا استرس و اضطراب آدم می شن!

حس های نامعقول

انتظارها

رابطه های پیچیده

...

دلم، دو سه چهار ماه، تنهایی مطلق می خواد !

شاید یک سفر به خارج.

به یک جایی که نه کسی بشناستت نه کسی رو بشناسی نه حتی زبون محیط اطراف رو درک کنی!

تنها، خودت!

خسته ام این آخر سال...