در مورد آینده،
چیزهای مختلف و زیادی شنیده شده است
اینکه قرن آینده،
قرن جنگ بر سر آب خواهد بود
و اینکه تنهایی،
بزرگترین معضل نسل آینده است!
تنهایی،
با اینکه هیچی نیست،
یک جور نبودن است،
یک جورایی چال اسکندرونه به عبارتی،
عدم است،
منتهی،
با اینهمه پوچ بودن و پوک بودن،
ابعاد مختلفی داره!
یکی از ابعادش که شاید خیلی روشن نبود واسه من،
این بود که گاهی،
بخوای کسی باشه که باهاش مشورت کنی،
ازش نظر بخوای،
کمک بگیری،
اما کسی نباشه!
می دونید،
این تنهایی،
یک جورایی از تنها بودن توی تختخواب دردناک تره!
اونجوری، فوقشه ... می زنی!
اما اینجوری،
ممکنه بشاشی تو زندگی ات!
بعد از یکی اش،
دیگه از آسمون می افتی و می تونی آروم بکپی،
اما بعد از دومی،
حتی توی تختخوابت نمی تونی بمونی!
این که هیچ،
باید خوشخوابتو هم بندازی !
می دونید،
یک گاهی اونقدر بهت فشار میاد و اونقدر تو برهوتی که پا میشی می ری تو تاریکی قدم بزنی
سنگفرشهای پیاده رو،
سه تا یکی...
می دونم الان می گید خب برو مشاور اما من می گم،
خریدن مشاوره همونقدر مسخره است، که خریدن سکس مسخره است!
یکم نظرم عقب افتاده است
اینم خودم می دونم!
شبتون کلنگ.