۱۰۴ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

چشم پاک!

از جمله حس ها خعلی بد روزگار،

حس پوشیدن دو تا شلوار تو خونه است!

وقتی سه مرحله کش دور کمرته،

دیگه خیلی نمی فهمی چی به کجاست!

یک گاهی هم می بینی هرچی تنبونتو می کشی بالا نمیاد،

نگو سلسله مراتب رو یادت رفته و مثلا، شورتت پایینه، تنبور میانی رو داری هی می کشونی!

عییییییی!

واسه آدمهای لاغری مثل من که فشار کش تنبون مستقیم به عصبشونه، تنبون پوشیدن یک راه شکنجه دادنه!

والله!

باید برم یک جایی کون لختی باشن ساکنینش،

و البته چشم پاک! گفته باشم!!


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

استراحت


دلم می خواد یک فیلم خیلی خوب ببینم

همین!

نقشه ساختمان تایید شده گویا

حدود ششصد و پنجاه هزار تومن خرج برداشته تا الان، نصفش به من می رسه.

راضی ام. 

یک جای گرم، یک فیلم قشنگ.

زیاد نیست...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

ادبیات


دیروز راجع به بسطامی و زندگی اش می گفت و زلزله بم و اینها

آدمیزاد،

وقتی در خصوص حوادث فکر می کنه،

هیچوقت خودشو در بطن حادثه نمی ذاره.

هیچوقت فکر نمی کنه اگه زلزله بشه،

خودش زیر آوار می مونه و نقطه پایان حیاتشه

هیچوقت فکر نمی کنه اگه می ره جنگ،

دیگه بر نمی گرده

همیشه فکر می کنه می ره،

می جنگه،

برمی گرده.

می دونید،

همیشه،

خودشو شاهد بر حوادث می گیره و نه درگیر با حوادث

واسه همینم،

هیچوقت آماده مردن نیست!

بحث یاس و ناامیدی و الخ نیست.

بحث اینه که اگه چقدر پول بدن، می ریم سوریه علیه داعش و الخ!



سر این شعر سعدی دعوامونه:

پیرزنی موی سیه کرده بود

گفتمش ای مامک دیرینه روز

موی به تلبیس/تدلیس سیه کرده ای

صاف نخواهد شدن این پشت قوز


کدوم لغت درست؟ تلبیس، یا تدلیس؟!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

بیخودی!


صبح امروز رفتم نقشه ها رو دادم واسه کنترل

راستش، دیشب کلی استرس داشتم! با اینکه نباید مشکلی توش باشه اما، بازم نمی دوم چرا سابقه ای که از پارسال تو ذهنم مونده، ول کن نیست. پارسال خیلی بردن و آوردنم تا تاییدشون کردند. یکمش بخاطر اشکالاتی بود که تو نقشه ها بود، یکمش بخاطر حساس شدن حضرات.

بهرحال، امیدوارم تکرار نشه اون وضع.


این کار که تمام بشه، قصد دارم یک سری بزنم به آموزشگاه شباهنگ و، مجدد برم کلاس تار.

بعدش،

باید ببینم پول ساخت وساز رو قراره از کجا بیارم! راستش اینه که اگه بفهمم شریکم چقدر از 50 میلیونی که می خواد از کل دنیا وام بگیره رو واقعاً می تونه فراهم کنه، خیالم راحت می شه چون منم می فهمم سقف نیازم چقدره.


اینطوری، همه اش نگرانم.


کلا، نمی دونم چرا استرس دارم امروز.

بیشتر فکر می کنم بخاطر همون قضیه نقشه هاست که ممکنه بازم رفت و آمد پیدا کنه.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

صدر امور


به جلسه علنی مجلس گوش می دادم،
گاهی فکر می کنی، داری به مکالمه دو تا بچه گوش می کنی که می خوان کلاه بذارن سر هم!
بازم در گفتمان کودکانه، حلاوتی هست که در گفتمان شیوخ، به چشمم نمیاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

استمداد


یک تغااااااااااااااااار، خورش قیمه پختم!
قدّ یک هیئت!
جاتون تهی!

آقا کسی نرم افزار safe بدون قفل نداره، اورژانسی لازمم شده !!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

مفاخر


داشتم فکر می کردم،

تو مملکت ما بعضی ها ،وااااااااااااقعاً بزرگ شدند.

اونقدر که، واسه نشونی دادنشون، حتی به اسم و فامیل توامشون نیاز نیست!

تو خارجی ها کم دیدم اینطوری. یا اگه هست، من نمی شناسم.

مثلا می گن آقای تام هنکس

یا جنیفر لوپز

یعنی با اووووووووووونهمه شهرت ماتحت، هم باید اسمش باشه هم فامیلش هم حتی تصویری، تصوّری از کونش

اما حالا تو ایران، بگو هایده!

بگو گوگوش!

اصلا لازم نیست بگی گوگوش آتشین. 

همون گوگوش، خودش به تنهایی، برند است واسه خودش!

بگو ابی

بگو منصور

مارتیک

ببینم، سلن دیون، اسم است یا اسم و فامیله؟

بهرحال، تو ملک ما آدمهای معروف خیلی معروف ترند!

فقط هم خواننده ها نیستند ها!

مثلا شما بگو مدرس،

همه می دونند کیه و چیه. درسته که حسب یک بدسلیقگی بعضی الانه فکر می کنند خیابونه یا اتوبانه اما،

مدرس، 

مدرس است!


ببالیم بر خود بر این افتخار!


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

چی می گن؟


آقاهه اومد سیستمم رو درست کنه،

بعد که رفت،

موس هنوز گرم بود.

به رفقا می گم چندی قبل خوندم که به خانومها توصیه شده بود اگه قرار شد یک لیوان آب دست کسی بدن، حتما بذارن تو بشقاب و بدن که مبادا گرمای دست خانوم که تو جسم لیوان رفته ییهو به جسم آقا منتقل بشه و مثلا خدای نکرده آقا راست کنه.

مثال.

عرض به حضورتون، الانه موس داغ بود، ییهو یادش افتادم منتهی، شکر خدا، آقاهه آقاست! چیزی به خطر نیفتاد!

الحمدالله که خدا ما رو از گناه به دور نگه داشت الحمدلله.

کاش اسلام واسه این گوشه کنارهایی که الان انگار ولو است و ملت از توش اموال رو خلاس می کنند و الخ هم یک حکمی داده بود، بلکه وضعمون بهتر بود!

والله

بعدها ، تاریخ چی می خواد بگه از دوران ما ؟ دوران چپاول به دست خودی؟! یا نمود حرومزادگی بعضی ها، ناشی از ازدواجهایی که زورکی و به صلاحدید ریش سفیدها والخ انجام شده و ، به نظرمن عالم، اشکال شرعی تو موالید بوده؟

چی میگن؟


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

شروع خوب


خوشحال کننده ترین بخشش،

کاهش درد دندونمه.


فایلهای محاسباتی رفیقمونو دیروز کنترل کردم، به نظرم یک اشتباه فاحش توش هست، چندین اشتباه خرد!

متاسفانه، تمامش هم در جهت سنگین تر شدن ساختمان!

امیدوارم من اشتباه کنم نه ایشون! بهرحال منفعت در اینه که سبکتر باشه ساختمان



۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

مرتبط - خداشناسی

می دونم ممکنه بگید مال به صاحب نبره، دزدی حسابه ها،

منتهی،

یک چیزی می گم، شماها اونو نگید!

آقا دندونم خوب شده !

به جووووووووووون خودم اونقدر درد می کرد که گوش راستم و نصف جمجمه ام متورم شده بود

منتهی حالا،

دردش وا گذاشت!

به قول دکتر، دست سیّد خورده بهش شفا گرفته !

هنوز خوب خوب نیست منتهی، از اون درد وحشتناک زایمان هم، دیگه خبری نشده

حتی وقتی چیزی میک می زنم!

دقت کرده بودید وقتی چایی می خورید، موقع قورت دادن، اتومات، حفره دهانیتونو میک می زنید؟

بعد می دونستید اگه دندونتون درد داشته باشه،

حتی وقتی سر سنگ توالت جلوس نموده اید،

زور که می زنید، بیش از یک حدی نمی شه؟

چون داد دندونتون در میاد !

خدایی، اینم جونوره خدا آفرید؟ 

یادمه قولنج کرده بودم، کلللللللللللل حرکات بدنم مختل شده بود!

نفس می کشیدی کتفت درد می کرد

خوابیده بودی نمی شد غلت بزنی

نمی شد پاشی

سرپا بودی نمی شد بشینی

یک وضعیتی! 

خعلی افتضّاح!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah