صدای داد و قال و دعوا می اومد از بیرون
سوال کردم چه خبره؟
داداشم می گه هیچی ، سر یک غور سگ دعوا بود!
آخیییییییییییییییییییییییییییی!
غور، همون زنگوله است.
آخی من از این خاطر بود که قدیمها، هر حیوونی زنگوله مخصوص خودش رو به گردنش داشت!
چیزی رو که گردن الاغ آویزون می کردند،
گردن سگ و حتی بره نمی انداختند
و برعکس،
زنگوله ای که گردن گوسفند پیشروی گله بود
به اسم دالاغ،
فرق می کرد با اونی که تو گردن بقیه حیوونها بود!
من نمی دونم فرکانس و زنگ اون زنگوله ای که گردن هر کدوم اینها بود، احیانا موج مثبتی رو به حیوونها می داد
یا موج مثبتش مال صاحب گله بود!
اینکه زنگوله ها مشخص بودند، حداقل دامنه صوتی شون مخصوص شده بود،
لاجرم به تشخیص حیوون، بدون دیده شدنش کمک بزرگی می کرد
و به حضور و غیابش
فکر کن شما صدای بوق پژو با بوق پراید فرق داره
و هر دو با صدای شیپور یک تریلی !
خیلی سخته که آدم شاهد از بین رفتن یک تمدنهایی باشه!
طی یک نسل،
کل سبک زندگی ای که قبلاً بود، با تمام مظاهر و شواهد اون، داغون شد و رفت!
ازگله و کشاورزی بگیر تا وسایل حمل و نقل، الاغ
تا وسایل ارتباط جمعی
تا حکما
تا علما
تا ذائقه علما !
تا حتی دین!
حلال و حرام
کیفیت مدرسه رفتن نوباوگان!
پدرسالاری به فرزند سالاری
مرد سالاری به زن سالاری
نوع انتخاب کردن آدمها واسه زناشویی
ازدواج سفید ...
مشغله ها...
حتی نوع خوراک آدمها!
پیتزا پیتزا !!!
سنّ لباس تن آدمها !
ییهو چی شدیم ما !؟
...