۱۱۵ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

گفتم براتون؟

آقا گفتم براتون، فهیمه دو روزی که گم شده بود، به کل خواب بوده بود!

گویا قلبش درد می گیره می ره بیمارستان بهش می گن دو روز بخواب می بینه نه محیط بهش می چسبه نه جیبش اجازه می ده ، رضایت می ده و میاد خونه ، دارو گرفته بوده، سوزنشو که می زنه، 48 ساعت میخوابه!

خخخخخخخخ! من فکر کردم مرده باشه!


آقا گفتم براتون؟ پریروزی ها داشتم با آبجی خانوم راجع به اسم بچه ها حرف می زدم بعد رسیدم به اینکه اگه کسی اسم بچه اش رو بذاره کوشا، تو مدرسه بچه ها بهش می گن کونشا!

فرداش، تو اداره، همکارمون از مرخصی زایمان برگشت (آقا بودش ها)، گفتم اسم چی شد به سلامتی، فرمود کوشا !

دیییییییگه من هیچی نگفتماااااااااااااا! ولی حالا ببین هشت سال دیگه اگه این بچه رو مسخره ننمودند بقیه تخم سگها ! حالا ببین!


آقا گفتم براتون؟ رفتم بودم اتاق منشی خانومها، الهه خانوم بهم شکلات تعارف کرد. ایشون به نوعی فاطی کماندو هم هست، یا نزدیک به اون. 

رفتم اتاق، خواستم بندیلک شکلاته رو باز کنم، دیدم وای وای وای! زنگش زدم گفتم خانووووووووووووم! این شکلاتتون مورد منکراتی داره هااااااااا! روش نوشته ماچ!

هه هه!

سرچ کرده بود و پس زنگ که آقای مهندس اسم برندشه! 

خخخخخخخ! انگار من گفتم اسم باباشه! خب منم می دونم! ولی کسی که کماندوئه که نباید از اینها بخرونه علی قول سنجاقکی که !



آقا گفتم براتون؟

امروز بهم شکلات تلخ تعارف کردند. آقا مرتضی خریده بود. من که تلخی نفهمیدم توش! از بس خودم  تلخم، شکلاته جلوم کم آورد!

سوال کردم این واقعا تلخه؟ گفتند آره ! نمی دونم 75% یا 85% است!

اما به جان خودم اگه یک ذره تلخ بوده باشه!

تلخ، فقط بادوم تلخه!

یا تخمه که تلخ در میاد!

این شکلاته مسخره بود!


آقا گفتم براتون؟

خبری دیگه نیست! هیچ!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

کوبیده


امشب می خوام با ا جازه بزرگترها، کباب کوبیده درست کنم!

نمی دونم به چه نسبتی، گوشت گوساله و گوسفند رو قاطی پاتی کردم پریشب ها،

فکر کنم گوسفندش بیشتر بود

با یک ذررررررررررره دنبه

الانم تفاله پیاز!

اساسی چسبناک به نظر میاد، امیدوارم بالاخره یک کباب که به دلم بشینه ازش در بیاد. 

نمی دونم چطوریه رستورانها با آشغال گوشت چیزی درست می کنند که ما با گوشت خالص کیلویی 54 هزارتومن نمی تونیم بسازیم!

بده ها! 


بهرحال اینم از معجزات اونهاست.

جاتون تهی، دلتون نخواد! همین! هه هه!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

خواستگاری


هه هه،

این رفیقمونو دارم تشوییییییییق می کنم که بره زن بگیره.

ازش می پرسم، خواستگاری هم می ری؟

می گه نه.

می گم برو.

می گه چطور؟

می گم بخاطر تجربه اش!

برو 

برو از یکی دو نفر که اصلا آآآآآآآآآآآآآآدم حسابش نمی کنی نه بشنوی، تا حال بیای!

خخخخخخخخ

بهش می گم نه که فکر کنی هرجا رفتی فوری دخترشونو می دم کولت ها،

نه!

سن دخترهایی که می ری سراغشون، یک حدی است، که معتقدند،

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد!

لذا،

اصلا آدم حسابت نمی کنند، بعضاً

بعضی هاشونم دوست پسر دارند، به زور ننه آقاهه دامن می کنن پاشون میان می شینن جلو تو!

خخخخخخخخخ

باحاله

تجربه اش رو باید کرد

به نظرم!

شناخت خوبی به آدم می ده.

هرکیو تو بخوای، اون نمی خواد

و هرکیو تو نخوای، هی اون می خواد!

مسخره است

مسخره است!

همه کارمون مسخره است!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

لغت معنی2


شامورتی بازی یعنی چی ؟

خخخخخخخخخخخخ!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

پاپیچک


ما یک اصطلاحی داشتیم به بچگی،
به اسم پاپیچک !
به کسر چ بخونید لطفا!


پاپیچک،

یک وقتهایی به کار می رفت که مثلاً پای راستتون عوضی اشتباهی فرو می رفت تو پاچة گشاد پای چپتون و،
به سلامتی و دل خوش،
کلّه پا می شدید!


یک جور خود درگیری مخرب بود به اصطلاح!


یک چیزی که به سقوط و آسیب و چه بسا به سقط جنین منجر می شد!


حالا البته زن باردار که شاید دیگه دامن می پوشید و تنبون نداشت که پاپیچک براش رخ بدهد منتهی،
منظورم این بود که اگه زمین نمی خوردی هم،

ته دلت می ریخت و یک لحظه استرسی می کشیدی که بهرشکل بعدها به جهاز هاضمه ات تاثیر می کرد!


(آخی، یادش بخیر، گفتم هاضمه یادم اومد یک بزرگواری خیلی خواسته بود بی غلط باشه، سوال کرده بود که هاضمه با کدوم ز هست، بهش گفته بودند، بعد نوشته بود حاضمه !
خخخخخخخخخخخخخ! خدا این دلخوشی ها رو نگیره از ما الهی آمّین! )


عرض به حضورتون، بی راه نریم، بحث پاپیچک بود با عواقبش


الانه،

اس ام اس اومده که آقا اگه زائر کربلا هستید یادتون باشه به شهدا مدیونید، عدد 40 رو به 6362 ارسال کنید تا نام شهید واسه شما ارسال بشه.
منظور اینکه شما نایب فلان شهید بشی و از طرفش، زیارت کنی قبر آقا رو!


حالا فکر کنید!
...
یکم فکر کنید!
...
من چون نمی فهمم می گما،


آقاااا!
اگر شهدا عند ربّهم یرزقون اند،

اگه با اولیاءالله محشورند

اگه با صاحب قبر علی اعتقادنا نشست و برخاست می کنند و چشم تو چشمند و الخ،

...

هیچی! حرفی ندارم.

ما،

یعنی اینی که همچین طرحی به مغز علیلش رسیده،

یا شهید بودن شهدا رو قبول نداره

یا جزو اولیاء الله بودن آقا رو

یا یکی از این روایات توصیفی جهان آخرت رو

بهرحال، یک جای کار می لنگه انگار،

شایدم عقل منه، که این از همه محتمل تره.


ما،
همیشه فکر می کردیم آدم هرچی کمالات و معنویاتش فزون تر می شه، از یک نردبونی هی می ره بالاتر
هی می ره بالا

...
هی می ره بالا
...

حالا ممکنه ییهو ماجرای بلعم باعور هم بشه ها،
یا بعضی از علمای ماضی حتی، که زمان جوونی شون گردنشون داشت می شکست زیر بار سرشون و بعد که چرخ چرخید و یکم چربید،
دیگه تبر گردن مبارکشونو قطع نمی کرد،

ارّه برقی هم به یدک نیازمند می شد،
(برخلاف بشر که تو جوونی هر سایز و قدی هست به مرور و به سمت پیری هی تحلیل می ره و حتی قدّش کوتاهتر می شه.)


بماند اینها...
بماند که بلعم وار، می شه فرو افتاد منتهی،
اگه فرض کنیم که سقوط در کار نیست،
اینها نردبون معنویات رو منحنی فرموده اند!
یعنی هرچی بری جلو،
یک جاهایی می بینی داری می ری پایین و باید متوسل بشی بلکه نردبونت سفت بشه، باااااالا بری باز!
آقا!
بر من نسیان غالب می شه
علوم تغییر می کنه
دروس عوض می شه
من الانه بی سواد حساب می شم به نسبت کسی که تازه داره فارغ می شه چون از نردبوم علم رفتم که برم بالا منتهی،
خدا که ابدی و ازلی بوده و همونه که بود،
پس یکی اگه شد آیت الله العظمی،
دیگه بی معنیه که برگرده به ثقه الاسلام و المسلمین!
نه؟
نردبون علم هم منحنی می شه هم دولّا می شه هم می شکنه،
نردبون علما چرا ؟!
گیرم یک عالمی هم یک اشتباهی کرد،
که می کنه چون بشره،
مگه اینکه هیییییییچ شکّری نخوره از ترس اینکه اشتباه کنه که دیگه اون موقع صد رحمت به زنبور بی عسل،
ولی بهرحال با یک اشتباه که دنیا نمی رسه ته!
می فهمه،
توبه می کنه،
مجدداً همون آیت الله توّاب است.

حرمت نگه داریم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

بسط علم

گفتم براتون؟

ابرو کمووووووووونی ،

خوشگله

نامهربونی ،

خوشگله


این لینک رو برید، واسه زبانتون خوش است:

telegram.me/english_academy


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

دماغ

یک چیزی که دیگه از همه چیز مسخره تره،

اینه که یک خانوم،

پراید سوار باشه،

هن هن کنه تو راه،

بعد

با دماغش هم ور بره !

خخخخخخخخخخخخ!

می گن،

عروس از بس خوش پر و پاست، لب خزینه هم می شینه !



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

تلگرامی!


آبجی خانوم داره با تلگرام، زبان تمرین می کنه.

صداش بلنده، به نظرم فوق العاده آموزش غنی و مفید است. 

آدرس تلگرامش رو قراره ازش بگیرم. می ذارم براتون. 

بهرحال، ما حنجره که سهله، اگه کون خودمونم پاره کنیم با فریاد مرگ بر آمریکا،

آمریکا اصلا نمی شنوه چی می گیم.

فحش هم که بخواهیم بدیم، صلاح در اینه به زبونی فحش بدیم که طرف دردش بیاد

پس ما ، ناچاریم، در راستای اهداف متعالی انقلاب که همانا یکی شون استکبارستیزی است،

زبان خارجی یاد بگیریم که بتونیم بهشون بگیم ما چقدر ازشون منزجریم.

و الخ.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

متن ترانه هایده


شکست عهد منو:


شکست عهد منو گفت هرچه بود گذشت

به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت


بهار بود و

بهار بود و تو بودی عشق بود و امید

بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت


هر شو له‌دوریت فره هولمه 

هر شب از دوریت خیلی بیقرارم


شیرین گیان - شیرین آی گشت که‌س 

شیرین جان، شیرین ای همه کسم


چه‌نه بیستون غه‌م له کولمه

به اندازه بیستون غم بر پشتم است


شیرین گیان - کو بیستون چه‌س؟ 

شیرین جان، کوه بیستون چی هست (در مقابل غم تو)


کووه‌کی بیستون ارام چو خاکه 

کوه بیستون برایم چون خاک است


شیرین گیان - له توره‌ش کیشم 

شیرین جان،‌ (به عشق تو، خاکش می‌کنم و) به توبره‌اش می‌کشم


له کووه‌کی غه‌مت جه‌رگم پرچاکه 

از کوه غمت جگرم پر چاک است


شیرین گیان - هی نازداره‌که‌م 

شیرین جان ای نازدار من



شیرین و شیرین، شیرین گشت که‌سم 

شیرین و شیرین شیرین همه کسم


ناز دار شیرین - ناز شیرین - شیرین گشت که‌سم 

نازدار شیرین، ناز شیرین، شیرین همه کسم


عشق تو داسه تیشه وه ده‌سم 

عشق تو داده تیشه به دستم


عشق تو داسه تیشه وه ده‌سم 

عشق تو داده تیشه به دستم



وه زه‌خم تیشه عُقده خالی که‌م 

با زخم تیشه عقده (دلم را) خالی می‌کنم


شیرین گیان - عُقده‌ی وه رینم

شیرین جان عقده خالی می‌کنم


و زوان تیشه نال و زاری که‌م 

به زبان تیشه ناله و زاری می‌کنم


شیرین گیان - تیشه کی شینم 

شیرین جان، تیشه هم برایم شیون میکند



یه‌شو ارای چه له بیستون ناد 

یک شب برای چه از بیستون نیامد


شیرین گیان - ده‌نگه‌کی تیشه‌م 

،شیرین جان، صدای تیشه‌ام


هاتمه له خواوت نازت وه‌کیشم 

(برای این‌که) آمده ام به خوابت نازت بکشم


شیرین گیان - هی نازداره‌که‌م 

شیرین جان، ای نازدار من



شیرین و شیرین شیرین گشت که‌سم 

شیرین و شیرین شیرین همه کسم


ناز دار شیرین - ناز شیرین - شیرین گشت که‌سم 

نازدار شیرین، ناز شیرین، شیرین همه کسم


عشق تو داسه تیشه وه ده‌سم 

عشق تو داده تیشه به دستم


عشق تو داسه تیشه وه ده‌سم 

عشق تو داده تیشه به دستم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

تخم و حنا!


ابرو کمونی،

خوشگله

نامهربونی

خوشگله


باقیش چی بود؟!


آقا رفتم داروخانه،

بازم ویتامین D خریدم و

نخ دندون خارجکی خریدم و

به توصیه یکی از رفقا کپسول فلان واسه موهام قیمت گرفتم،

گفت 51 هزار !

گفتم ای وای من! چه خبره مگه !

همون توصیه خانوم پونه خانوم رو می خوام دنبال کنم! تخم و حنا!

عق!


یک همشهری داشتیم،

معروف شده بود به " سه هفت سال به بیست ی سال" !

خخخخخخخخخ!

حکایت این بوده که بهش یک حرف نامربوطی می زنه یکی

مثلاً میگه فلانه کار رو بکن تا فلان بشه

این خیلی زورش می گیره

در جواب می گه که سه هفت سال به بیست و یک سال می خوام نشه !

اونقدر از دل بر اومده بوده این عبارتش که شد اسم مستعارش و نمی دونم دیگه تا کی، با همین عبارت بهش ارجاع می شد

حالا منم سه هفت سال به بیست یک سال، می خوام موهام کلفت نشه!

والله !

خواستم بگم حرص نمی خورم درست می شه همه چیز منتهی،

گاهی، امراض آدمها ربطی هم به استرس و حرص نداره

امروز که خوش و خرّم بوده خلقم و کسی توش نشاشیده و از این حرفها

ییهو کف دست راستم سه تا جوش مانند زد و شروع کرد خاریدن

یکی هم روی همون دستم زد

عین پشه گزیدگی تقریبا

نمی دونم دیگه. این بدن ما هم مسخره اش رو در کرده است.

الانه خوب شده، نمی خاره دیگه. و اونی که روی دستم بود هنوز قابل تشخیصه

دکترهای ما هم که قربون هم برند، الانه اگه مریض باشی می گه شش ماه دیگه بیا! تا اون موقع شش تا مرض عوض کرده است آدمیزاد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah