شکرنعمت


خب،

من نمی دونم شماها که با خودتون هم قهرید،

چطور روز شب می کنید امّا،

این مدلی که من می کنم،

مسخره است .

زیاد!

اینو خودم می دونم، شماها رو نمی دونم.

شماها مال منو می دونید، مسخرگی مال خودتونه، اونه که نمی دونید.


یک ساندویچ سفتی دادن بهمون. کتلت.

تا جایی که میدونم، اینهایی که مامان دارند هنوزم، از خونه میارند.

منظورم مجرد بودنه نه مرگ و زندگی مامانه.

منم میارم.

بعد ظهر که می رم خونه نمی دونم سیرم، گشنمه، اصلا یک خر تو خریه!

بازم شکر

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

ماکرو


خعععععععععلی حال می کنم!

یک ماکرو نوشتم تو اکسل، شونصد هزار تا داده رو پردازش کرد، ییهو!

خخخخخخخخ!

یکم یادم رفته برنامه نویسی. باید یک کتابی بخونم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

پنجول


صبح،

تااااااااازه متوجه شدم که شیشه ماشینم پایین بوده است تمام شب!

این از معایب کوری است،

یا تمیزی بیش از حد ماشین!

نمی دونم کی و کجا پایین کشیده باشم منتهی،

پایین بود بهرحال

و گربهه،

با اون پنجولهای خاکی،

تماااااااااااااااااااااااااااام شب تو ماشین راه رفته بود!

همه جا خاکی بود!

خوب شد واسه دست به آب بیرون ماشین رفته بود!

یعنی امیدوارم رفته باشه! اثری که نبود!


نمی دونم چرا اینقدر حواس پرت شده ام. از من بعید بود این حرکات...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

شکرانه سفر


آبجی خانوم اومد و ،

به سلامت دل خوش برگشت دیشب.

یک عالمه افتر شیو و بیفور شیو سفارش داده بودم برام آورد.

و یک ست قاشق چنگال !!!

مسخره است می دونم، ولی، سفارش دادم دیگه! اونم آورد!

مربوط به شکم باشه، خوشم میاد!


یک عالمه خنزل پنزل دیگه هم بود. مثل هر زن دیگه ای، خرید کردن، خوشاینده براش. واسه همینم وقتی می گه فلانه چیز رو برات بخرم، نمی گم نه. بذار بخره! آبجیه دیگه! اون نخره پس کی بخره؟


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

سااااااااز

رفتم کلاس ساز

خعلی خوب زدم! ماه!

شهریه رو گرون کرده اند گویا

من فقط سه جلسه دیگه از شهریه سال قبلم مونده است. می شه یک ماه و نیم دیگه! متعسفانه!

(تاسفش غلیظ تر بود با عین)

خوب زدم دیگه. همین. 


کلی هم سوال پرسیدم ازش که خب، بهرحال یک چیزهایی می دونه.


فقط ها، من نمی دونم آدم که شغلش ساز زدنه و به عبارتی با انگشتش نون می خوره، چرا اینقدر دست و پرش و ناخنش چرک و چنبله؟! عه!


خونه، پر از بوی گننننننند مرغ در حال پختن است! عق!


این ناهار سبکی که شرکت می ده، آدم می مونه که ناهار خورده یا نخورده! یک حال مسخره ای است! هم سیری هم گشنه! حالا تا بیایم عادت کنیم فلانمون به فلانه.


موهامو باید کوتاه کنم. زیادی بلند شده اند...


ماشینم صداهای مسخره ای می ده!

مرده شور صنعت داخلی رو ببره به حقّ علی. کلاچش اینقدر سفته که کمر و زانوم درد گرفته، می برم نشون می دم می گن خوبه که! نکبت ها! باید بدم دستی اش کنند برام!


همینها. دغدغه های ذهنم، الان!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

چرت


یادش بخیر. اگه بازم گذرش می افتاد و می خوند، می نوشت داداش، قاطی کرده ای باز!

می خواستم بنویسم که،

بلغ العلی به کماله

کشف الدجی به جماله

حسنت جمیع خصاله

صلّوا علیه و آله !


در نعت حضرت پیغمبر است که شاعر (؟)، اینجور به  عقلش می رسه که بگه حضرت نبی با کمالات و زیبا بوده و همه چیز تمام.


فقط دارم زر می زنم که خوابم نبره. لباسمو انداخته ام روی پاهام، یخخخخخخخخخخخخخخ داره می زنه! هوا هم خوبه.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

درد مشترک


رفیقمون،

نو زن است!

تاااااااازه زن گرفته.

زنه زنگ زده به گوشیش، انگار بلد نیست که کامپیوتر رو روشن کنه، یک چیزی در این سطح

براش از این سر، هجی می کنه !

یادم افتاد قبل عید تهران بودیم، یک ترافیک مفصلی رو سانت سانت رفتیم، بعد نگو یکی از عواملش یک پراید بود پر از خانوم محترم ته رانی،

اینها، حتی پیاده نشده بودند ماشین رو هل بدن یک کنار

یکی شون (راننده) پیاده شده بود با چراغ موبایلش ملت رو با خبر می کرد از اینکه ماشین، متوقف شده است.

ما تو تاکسی بودیم

راننده، شیشه کشید پایین، بهش گفت هل بده و ببره کنار و الخ بعد که رد شدیم،

می گفت اینقدر که فققققط خورده و خوابیده مغزش کار نمی کنه! حالا زنگ زده به شوهره بدبخت، اون سر دنیا، تکون هم نمی خوره تا شوهره بیاد معجزه بکنه !

دیدم، به قول این رفیقمون، فقط من نیستم فوبیای زن و بچه دارم!

بلکه یکم عمومی تر باشه این درد مشترک!


این درد مشترک!

که،

هرگز جدا جدا،

چه؟

درمان ، نمی شود !





۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

سوووووت !


چقدر سوت و کوره امروز ! کسی چیزی نداره افاضه کنه؟

همینه دیگه

از صفات خداست، هر کسی که توانشو نداره

هر کسی موهبتشو نداره

خداس که فیّاض است

حالا یک کمی هم به بعضی خلایقش یکی دو خط جوهرة رسوندن فیض رو داده است. منتهی،

نه به همه

می بینی یارو یک عمممممممممر، پای منبر می شینه، بلندکه می شه دو دقیقه نمی تونه همون حرفها رو تکرار کنه !

ولی حاج آقا، ماشششالله ! می ره بالا، دقّه دقّه فیض می رسونه!

بی حساب. بی بخل و آز. شما چیز با ارزشی داشته باشی هزار سوراخ قایمش می کنی! بعد چه چیزی با ارزش تر از علم، اونم علوم الهی! می بینی طرف توزیعش می کنه. اشاعه می ده. همینم باعث برکتش می شه و روز به روز زبونش روون تر و چونه اش سخنگو تر می شه.

همگی بگید ماشالله، ماشالله به ..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

پنچر از خواب

دلم، آهنگ های آسرایی رو می خواد!

آروم...

با تم موج منفی خفیف!

امیدوارم داشته باشم ازش.

خیلی خوابم میاد! خیلی. قد اسب هم کار داریم امروز فردا

عصر کلاس ساز دارم

فردا دندون پزشکی

بعدش

شاید راااااااحت بخوابم یکم !


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

خواب آلوووود


دیشب هم نشد بخوابیم باز

از خروس خون صبح، فرودگاه بودیم، مشایعت مسافر تاشکند و قندهار!

هعی.

خوابم میاد.

مسافرمون که رفت، هوا داشت روشن می شد کم کم

با آبجی خانوم راه افتادیم کف شهر

مقصد،

آش فروشی های معتبر!

جاتون تهی. سه راه سیمین یک آش فروش قهاری هست،

دو تا نصفه کاسه خریدیم و بعد یک عااااالمه که یخ کرد، زدیم بر بدن

تو ماشینم فلاسک چایی هست. برده بودم که اگه احیاناً نصفه شب کسی چایی خواست، باشه همراهمون

کسی میلش نکشید...

من، خوابم میاد فقط...

یک آقا خانومی با بچه شون اومده بودند استقبال مسافر انگار

خانومه، کلفت و کار کن، و دور از جون شما، عین دیو دو سر بود!

چشماش قرررمز، ابروهاش لینگه به لنگه هر کدومش یک ور

دماغش واجددو سه تا گره اساسی

بد اخخخخخخخخخخخم عین زغنبوت !


یک لحظه نگاه کردم دیدم آقاهه گوشیشو گرفته سمتش که ازش عکس بگیره،

دور بین بدبخت هرچی زور می زنه یک لبخندی تشخیص بده

یک دندونی ببینه،

شوهره هرچی زورش می زد بلکه یکم این یک تصنعی، فیگوری،

هییییییییچ!


ول کن آقا، خوابم میاد !

به من چه

مهم اینه که با هم خوب بودند.

والله




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah