۱۱۵ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

اشرف خان


می گه، اشرف غنی دارایی هاشو اعلام کرده است

خونه تو افغانستان

تو آمریکا

تو لبنان

(زنش لبنانی است)

ماهانه 11000 دلار آمریکایی، حقوق!

یادش بخیر محموت از رئیس مجلس اسبق ما پرسید خونه ات رو از کجا آوردی؟

طرف، یک مشت پت پت کرد، نتونست بگه بابا من هشت سااااااااااااال رئیس مجلس بودم، حقوقمو جمع کردم خونه خریدم!

رفت یک شب روش خوابید فردا اومد گفت خونه ام مال خانوممه! اینها وضعشون خوبه!

مثلا خااااااااک بر سرت که با این صداقتت و این آی کیو می خواستی سکّان رو هم دست بگیری!

خلایق هر چه لایق که می گن الان واسه تو صادقه! لایق همین وضعی هستی که توش هستی!


بگذریم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

دقّ دلی


می گه ، فلانه جای سومالی یک قایق ایرانی رو دزدیده بودن گویا،

ملوانان غیور ایرانی با کشتن سه قلاده از دزدان مزبور  گروگان گرفتن چند نفر دیگه شون، فرار می کنند!

ای ول!

ای ول!

یاد فیلم تنگسیر می افته آدم!

ظاهرا قابل دانلود هست. ببینید!

اونجا، وقتی یک جاشوی زحمتکش بین ریش سفیدهای فاسد قوم و محل خودش گرفتار می شه و پولش رو می خورند، 

وقتی حمایتی از قانون و قبیله نمی بینه

خودش دست به کار می شه!


" ... آﺧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻬﺮﯾﻪ...

ﺣﺎﮐﻤﺶ ﺩﺯﺩﻩ...

ﻭﮐﯿﻠﺶ ﺩﺯﺩﻩ...

ﺳﯿﺪﺵ ﺩﺯﺩﻩ...

پَ مو حقُمِ اَز کی بگیرُم؟ ... "


" ... برا چی بسپارمشون به حضرت ابولفضل؟ مگه خودُم دس ندارم! ..."


یادمه یک ملوان ایرانی با اون ناخدای هندی گروگان بود. همون که بعد از آزاد شدنش تلویزیون ایران هم با خودش و مادرش برنامه ضبط کرد. من ندیدم برنامه رو می گفتند مادرش تمام مدت فقط گریه می کرد.

مصاحبه مادره رو با یکی از این شبکه های ملحد شنیده بودم. دردناک بود

تو هند

تو هند گاوچرون

زن ناخدا تو خیابون برای آزادی شوهرش گل ریزون راه می اندازه و کلی پول جمع می کنه که به طریقی می فرسته و شوهرشو آزاد می کنه اما واسه اسیر ایرانی، اگر هم اقدامی شد، هیچوقت اظهار نشد. گویا کاکا سیاه های سومالی ارزش اسیر ایرانی رو اونقدر کم و کم و کمتر کردند که بلکه به ثمن بخسی از قبالش دست پیدا کنند اما،

محموت مشغله های دیگه ای داشت،

و سایر بزرگان قوم!

اون اسیر، خودش بود و مادرش!

و  به نظرتون یک مادر بی پناه پولی داشت که واسه آزادی بچه اش بده؟

 و گیرم که داشت و می خواست که بده، دستش به سومالی و دزدانش می رسید؟

اون مادر، فقط گریه کرد

و دعا!

و یک شکواییه به یک تلویزیون منحرف خارجی

شاید به بی بی 30

یادم نیست.

بهرحال، این عقبه تو ذهن من هست که وقتی می شنوم ملوان ایرانی با کشتن رباینده اش آزاد شده، از اعماق درونم شاد می شم!

خواهرم می گه خیلی خشن شده ام

نمی دونم

شاید!

شاید خشانت است

شاید وطن پرستی

شاید دقّ دلی!

نمی دانم!

فقط اگر جای اون ملوانها باشم اون گروگانهای سیاهمو به فجیع ترین وجهی به خورد ماهیان دریا می دم!

شاید خشانت است

...

شاید وطن پرستی

...

شاید دقّ دلی!


من هیچ مهاجری رو در کمپ های استرالیا ندارم
اما بسیار منتظرم ببینم ، 
یا بدونم،
دولت محترم واسه بهبود وضعشون، واسه برگردوندن اونهایی شون که بهرتقدیر زندگی تو ایران رو الان نسبت به زندانی بودن در جزایر فلان ترجیح می دن، چه اقدامی کرده است.
همونقدر که بسیار خوشحال می شم ببینم در قبال کشتار عربستان چه اقدام محکمی کرد؟
چه کرد؟!
شاید حق هر شهروندی است که دلش بخواد وقتی تمام توش و توانش رو در اختیار بزرگ قومش می ذاره، 
اون بزرگ،
واقعاً بزرگ باشه!
من فکر می کنم مردم روسیه این روزها حس غرور بی نهایتی می کنند!
اینکه پوتین، با تمام برنامه هایی که چیده و با تمام دسیسه هایی که چیده تا قدرت اول کشورش باشه،
اما ، 
در طبقه بندی های جهانی، 
قدرتمند ترین مرد جهان نام می گیره!
حتی بالاتر از بزرگ آلمان یا آمریکا
من اگه روس بودم
این روزها
افتخار می کردم که چطور رئیس جمهور کشورم پوزة همتای ترکش رو به خاک مالیده و کف کفششو گذاشته رو گردنش!
جوری که طرف سه بار در روز جلوی خبرنگارها آرزو می کنه ای کاش به جت روسی شلیک نکرده بود!
من، قدرت می خوام!
بهتره بگم،
عزّت!
آنچه مردم روس این روزها تجربه می کنند،
با وجود گشنگی شون
با وجود هرررررررررررررررررمشکلی که تو زندگی شون دارند
با وجود بی ارزش شدن روبل!
با وجود محروم شدن از سالانه فلانه قدر سبزیجات وارداتی از ترکیه
با وجود محروم شدن دونده هاشون از شرکت در المپیک 
و الخ،
آنچه باید حس کنند،
عزّت است!

چیزی که من حس نمی کنم وقتی می شنوم یک نگهبان عربستانی کون زائر ایرانی می ذاره!

من، حس حقارت می کنم  از این، 

هرچند خودم هرررررررگز، مکه نخواهم رفت!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

همبرگر


چه خبره که باز هی ارز داره می کشه بالا؟

این حسن هم با اون وام دادنش و امر به کاهش سود سپرده و الخش،

گمونم عین سلف نامدارش،

یک طرف اقتصاد رو انگول نمود، 

الانه از اون طرفش، بالا می زنه می ره تو چشممون!

چشه خب! 


می خوام همبرگر درست کنم امشب. دلم غذای بیرون می خواد منتهی، مطمئن و با مواد کیفی خوب!

هرچی سرچ می کنم می بینم گوشت گوساله با 20درصد چربی لازم داره که خب، گوشت گوساله من خالص و قرمزه و چون حالشو ندارم چرخ گوشت بشورم، باید یک فکری برای دخول دنبه گوسفندی به اندرون همبر گوساله ای بکنم! شاید توی دنبة آب کرده سرخش کنم!

عییییی! بوی گند دنبه در میاد !!!


فعلا سویا خیس کنم که گوشت سبک بشه، تا بعد



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

بی باد!


زلیخا مرد از این حسرت، که یوسف گشت زندانی

چرا عاقل کند کاری، که باز آرد پشیمانی ؟!



همینطوری، الکی.

کار دارم،

اما،

سوالی که عطش پیدا کردن جوابش رو داشته باشم،

نچ!



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

حمام آفتاب!



یک موقعی بود

تعجب می کردم از آدمهایی که مدتها،

کنارکوچه

حمام آفتاب می گرفتند.

فقط آفتاب!

مدتها،

فقط می نشستند، بی اینکه کاری کنند

حتی یک پارچه جلوشون پهن نمی کردند دو تا چیپس بذارند روش، شاااااااااید یکی گشنه اش شد یا هوس کرد موقع عبور، یک قرون کاسب بشن

اینها

حتی حالشو نداشتند،

یا ...

که یک کاسه خالی بذارند جلوشون،

بلکه یکی که رد می شه، یک دوزاری بندازه توش براشون

آدمهایی که،

از بازنشستگی در عنفوان جوانی(!)

لذّت می بردند!

الان اما

دیگه تعجب نمی کنم!

می فهمم!

فقط، فرصت ندارم!

امّا دلم می خواد!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

نامزدنگ


اوخی!

پریروزها یکی از رفقا خبر داد که در زادروز ولادتش،

یکی عاشقش شده و الخ!


خیلی خوشحال شدم


الانه،

یکی دیگه خبر داده که جناب لیدی باگ،

اون رفیق خیلی قدیمی که در مالزی زیست می کرد و تحصیل می نمود هم گویا به مرض مشابهی دچارگشته و در زادروز ولادتش،


حلقه به حلقه فرموده گویا!


ای ول!


 گمان نمی کنم دیگه وب منو بخونه اما،

براش خوشحالم.

بعدهایی که حوصله ام شد می رم فیس بوک وبهش شادباش می گم.


باقی رفقا، منتظر زادروزتون باشید، گویا روال اینجوری داره می ره جلو!

نفر بعدی کیه ؟! متولد آذر کیو داریم به سلامتی؟

پیشاپیش مبارک باشه.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

صلوات


روی تلگرام رفقا یک متنی بود که چون سرعت کم بود نشد واسه من بفرستند منتهی،

محتوی رو من نقل به مضمون می کنم ، جالبه.

می گه یک سیاستمدار انگلیسی با همتای روسی اش گفتگو می کرد

انگلیسی، به روس می گه گربه از فلانه چیز، مثلاً دارچین، بدش میاد. اما اگه تونستی یکم دارچین به خورد گربه بدی، من فلانه امتیاز رو بهت می دم.

روس گرامی، پس کلة گربه رو می گیره و سعی می کنه به زور یکم دارچین بکنه تو حلقش.

گربه، شوخی نداره که، جیغی می کشه و چنگی می زنه و خلاصه خودشو نجات می ده، در می ره.

حالا نوبت انگلیسی است که سیاستشو نشون بده.

ایشون، اول یکم گوشت می اندازه جلوی گربه

گربه محترم، میاد و شروع می کنه به خوردن گوشت.

تا سرگرم بوده، انگلیسی محترم دمّ گربه رو بلند می کنه و ، یکم دارچین می ماله دم کون گربه عزیز!

گربهه، گوشت رو ول می کنه و ،

جیغ کشون،

بدّو می ره یک گوشه و پاشو باز می کنه و شروع می کنه به لیسیدن کونش که بلکه از شرّ دارچینه راحت بشه!


یاد گرفتید؟

اون متن تلگرامی اینو چسبونده بود به جریمه ای که به نخریدن خودروی داخلی، تحمیل ملّت گردید!

محمّدی ها صلوات !


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

لحظه!


امروزم نخوابیدم. حالا شب زود می خوابم، انشاالله.

تو ژاپن، مسابقه پاتیناژ داره اجرا می شه. 

یک خانوم نیمه لخت شیک و شجاع! رقص روی یخ، زیبایی حرکات، هماهنگی ها، همکاریها، و صد البته، زیبایی تراش تن ها


همزمان،

تو آفریقا، بوکوحروم حمله می کنه و آتیش می زنه و اسلام خودشو ترویج می ده

توافغانستان، طالبان، از ریشش شپش شونه می کنه و جای خدا نشسته، خدایی می کنه!

اشرف غنی، با عبدالله عبدالله، جنگ قدرت می کنه

تو یمن...

سوریه...

عراق...

عربستان، کون زائر ایرانی می ذاره و صد البته مجتهدی نیست که جرات کند حلال خدا را حرام نماید!

اشتباه نکنید! 

تلقی نشود که ناموس ایرانی است که حلال خداست! نه!

نه!


ولش کن!

 پاریس! زندگی رو از سر گرفته!

 همون مسابقات،

 همون کافه ها،

 همون حرکات!

همزمان!

می دونید!

مسخرگی اینه که همه اینها همزمان است!

همزمان که یکی از گشنگی داره تلف می شه،

یکی رو توالت فرنگی اش تمرگیده و با اسهال ناشی از پرخوری...

بیخیال

برم یکم ساز بزنم

بعدش این نقشه آقای نوروزی رو یکم مطالعه کنم و 

الخ!

کار شرکت واقعا زیاد شده است. خسته ام می کنه...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

مرض نو


پشت کتف راستم، چند وقتی است، یک جوریه

درد نه،

اما،

ذوق ذوق اره

به ستون فقرات کاری نداره

نمیدونم اونجامون دیگه چه کوفتیه که ول نمی کنه!

لابد از پشت کامپیوتر نشستن زیاده

یا رانندگی زیاد

نمی دونم.

ورزش باید بکنم ، یکم!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah

گنگ


این بابا خوانندة عزیز نوشته که 20درصد نوشته های منو هم نمی فهمه حتی،

می خوام ببینم بقیه شما متوجه می شید

یا ماههاست گیر داده اید که بلکه متوجه بشید؟!

خدایی جایی رو بد می گم بگیدا، توضیح میدم خدمتتون!


آقا ما یک عکس گذاشتیم واسه تلگراممون

یکی، پیغام داد هی فلانی، داری موعظه می کنی ؟

هیچی نگفتیم.

دیروز یکی پیغام داده داری اندازه تخماتو نشون می دی؟!

وااااااقعاً که !!

خعلی بی ادبید!



(اینو همه فهمیدند؟ ابهام نداشت؟ )

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
arash shah