آقا گفتم براتون، فهیمه دو روزی که گم شده بود، به کل خواب بوده بود!
گویا قلبش درد می گیره می ره بیمارستان بهش می گن دو روز بخواب می بینه نه محیط بهش می چسبه نه جیبش اجازه می ده ، رضایت می ده و میاد خونه ، دارو گرفته بوده، سوزنشو که می زنه، 48 ساعت میخوابه!
خخخخخخخخ! من فکر کردم مرده باشه!
آقا گفتم براتون؟ پریروزی ها داشتم با آبجی خانوم راجع به اسم بچه ها حرف می زدم بعد رسیدم به اینکه اگه کسی اسم بچه اش رو بذاره کوشا، تو مدرسه بچه ها بهش می گن کونشا!
فرداش، تو اداره، همکارمون از مرخصی زایمان برگشت (آقا بودش ها)، گفتم اسم چی شد به سلامتی، فرمود کوشا !
دیییییییگه من هیچی نگفتماااااااااااااا! ولی حالا ببین هشت سال دیگه اگه این بچه رو مسخره ننمودند بقیه تخم سگها ! حالا ببین!
آقا گفتم براتون؟ رفتم بودم اتاق منشی خانومها، الهه خانوم بهم شکلات تعارف کرد. ایشون به نوعی فاطی کماندو هم هست، یا نزدیک به اون.
رفتم اتاق، خواستم بندیلک شکلاته رو باز کنم، دیدم وای وای وای! زنگش زدم گفتم خانووووووووووووم! این شکلاتتون مورد منکراتی داره هااااااااا! روش نوشته ماچ!
هه هه!
سرچ کرده بود و پس زنگ که آقای مهندس اسم برندشه!
خخخخخخخ! انگار من گفتم اسم باباشه! خب منم می دونم! ولی کسی که کماندوئه که نباید از اینها بخرونه علی قول سنجاقکی که !
آقا گفتم براتون؟
امروز بهم شکلات تلخ تعارف کردند. آقا مرتضی خریده بود. من که تلخی نفهمیدم توش! از بس خودم تلخم، شکلاته جلوم کم آورد!
سوال کردم این واقعا تلخه؟ گفتند آره ! نمی دونم 75% یا 85% است!
اما به جان خودم اگه یک ذره تلخ بوده باشه!
تلخ، فقط بادوم تلخه!
یا تخمه که تلخ در میاد!
این شکلاته مسخره بود!
آقا گفتم براتون؟
خبری دیگه نیست! هیچ!