برنامه استیج رو از امشب شروع کردند
جایگزین آکادمی موسیقی گوگوش
تو این هیئت، اونقدر که از حامد نیک پی خوشم اومده،
سندی، به باقی گروه نمی خونه !
یک حالیه اصلاً!
نیک پی، خودش فی البداهه شروع کرد خوندن،
آدم،
بژگی هم باشه،
می فهمه چی به چیه !
بژگی، به فتح ب، سکون ژ، به معنی کسی یا چیزی که بدون نگهداری و توجه زیاد و خود بخود و خودرو رشد و نمو کرده است! کسی که تعلیم خاصی ندیده،
می گیرید؟
خلاصه،
قشنگه
و حیفه که ما هفتاااااااد میلیونیم،
فستیوال موسیقی مون داره تو یک جامعه ای با شاید هفت هزار نفر برگزار می شه!
بهرحال، این برنامه رو دنبال می کنم. جالبه.
کاش یکمی هم موسیقی سنتی ما توش میومد...
ماندلا و قدافی هر دو آفریقایی بودند ، هر دو آزادی خواه بودند ، هر دو مبارز بودند ، هر دو در مبارزه پیروز شدند ، هر دو به محبوبیتِ فراوان رسیدند و هر دو موفق شدند که رهبری کشورهایشان را به دست بگیرند ، ماندلا امّا بدون خون ریزی به پیروزی رسید و بدون خون ریزی ادامه داد و قدافی با خون بر مسند نشست و با خون ادامه داد ، ماندلا گوشش را برای شنیدن صدای مردم باز کرد و قذافی دهانش را به نعره گشود تا گوش مردم از صدایش پر باشد ، ماندلا کتابِ مردم را خواند و قذافی کتابی نوشت و مردم را وادار به خواندن آن کرد ، ماندلا خودش را کشت تا مردمش زنده باشند و قذافی مردم را کشت تا خوش زنده باشد ، ماندلا گفت : « ما » و قذافی گفت : « من » ، ماندلا مردم را فرزندان خود خواند و قذافی مردم سوسک و موش خطاب کرد ، ماندلا پیش از این که از زندگی کناره بگیرد از قدرت کناره گرفت و قذافی تا آخرین لحظات به تخت و خیمه اش می اندیشید.
و حالا نلسون ماندلا و معمّر قذافی - هر دوان - در پیشگاهِ ابدیّت ایستاده اند
(تو فیس بوقم خوندم)
این خواننده ها رو، موقع ضبط آهنگ دیده اید؟
تو استودیو، ایستاده،
انگار خدای نکرده تنبونشونو خراب کرده اند!
همچین واااااااااااااز وای می سن،
نگو بابا داره از بالا خرابکاری می کنه، عوضی گرفته با پایین !
عیییییی!
من می گم الانه که خب بهرحال نزدیک انتخابات هست و اینها،
خیلی نمی شه امر به معروف و نهی از منکر کرد.
یعنی می شه، یکم فتیله اش یحتمل پایین تره
منتهی،
علما، فصل رو از دست میدن اینطوری!
والله!
الانه دیدم ملت یک مانتو واری هایی تن می کنند که با کاموا بافته شده است
این بافتنی ها، نه که بزرگ و سنگین است،
همچین می خوابه رو تن!
یعنی طرف یکم برجستگی و فرو رفتگی داشته باشه اگه،
این لباسه، بجای اینکه بپوشونتش،
همچین، جاااااااااااااااااااااااارش می زنه !
می دونید؟
دیدید؟
خیلی بده!
واسه بعد انتخابات هم اگه بمونه دیگه می شه عید و ملت خودبخود بی اینکه تو سرشون بزنند، دیگه نمی پوشند،
تاااااااااااااااااااااا زمستون آینده هم که کی زنده کی مرده، چه بسا علمایی از بین ما برن که دیییییییگه فرصت صدور فتوای نداشته باشند، خدای نکرده!
منظورم از علما، علمای حوزه نیستش ها!
همین خودمون علّامه ها رو می گم که محور و مدار کل کائنات احساسات و تشخیص جات خودمونه!
خود عالممون رو می گم!
می گه،
ولش کن
خودم می گم
من می گم،
تب، خوب نیست!
تب، خطرناکه !
تب، ممکنه مغز رو ناکار کنه !
دیدید پدر مادرها چقدر می ترسند بچه هاشون تب کنند؟
چون ویران می کنه!
چون تبعاتش، می تونه خیلی سنگین باشه
خساراتش...
اما درد،
حتی اگه درد دندون باشه،
کفاره گناهان است!
درد،
چیز خوبیه،
چون بی دردی، چیز بدیه!!
حالا اینها همه مفاهیم است.
می شه به خیلی چیزها اطلاقشون کرد
مثلا،
می تونم بگم،
تب انقلاب داشتن،
خیلی خطرناکه
ویرانگره!
در عوض،
باید درد انقلاب داشت!
درد!!
درد انقلاب!
پنچرم
کم باد.
وقایع مرتبط باهام، اونی نیست که بخوام
کم باد!
سرگردانم
بی هدف مشخص!
سست!
دیشب،
دندونم یکم سردش شد،
میخواست بازم قر بیاد
به خیر گذشت ولی !
یک عالمه کارهای ساختمان رو رفع و رجوع کردم.
مونده اصلاح قبض گاز
قرائت جدید کنتور، عدد کمتری رو از قرائت قبلی نشان می ده
یعنی کنتور ، دنده عقب رفته !
ولی کنتور عقبکی نرفته بود! اشتباه ثبت شده بود.
هنوز درست نشده خلاصه. باید برم چهارباغ بالا، اداره گاز.
بجز این ، دیگر هیچ.
گفتنی،
دیگر هیچ!
هزاااااااار گونه سخن در دهان و لب خاموش!
یا،
آنرا که نمودند، ببستند زبان !
(نمودن، امروزه با بار معنایی منفی، به معنی تجاوز کردن به کار می ره اما قبلاً اینطور نبوده است)
آقا، حریم خصوصی افراد محترم است. اگه کسی خواست بعضی مسائلش رو پیش خودش نگه داره، تلقی به نامحرم بودن نکنید.
عدم اعتماد و
داشتن سو ظن و
این حرکات نیست.
فقط خصوصی است!
همین.