به این مهندس می گم،
تو دعوا،
آدم باید عین خدا باشه!!
آخه می گه اگه دعوا بشه من می رم کمک خانومه
می گم خب شاید تقصیر خانومه باشه، شما می ری سمت ظالم؟
می گه من شاید اصلا نایستم و برم
می گم عین خدا باش!
جلوی خدا دعوا می شه،
جنگ می شه،
خدا زرتی خودشو می اندازه وسط؟
نمی اندازه که!
الانه 250 هزاااااااااار نفر سوری کشته شدند،
خدا صبر نمود!
13 میلیون نفرشون آواره شدند هر روز غرق می شن یا از مردم اروپا فحش و ناسزا می شنوند و کتک می خورند و دارایی هاشون ضبط می شه،
(می گفت فلانه کشور تصویب کرده دارایی های مهاجران ضبط بشه، که نیان وارد کشور نشن. بگو بدبخت! اون مهاجر اگه دارایی داشت، سمت شما نمیومد! دارایی اش کجاست؟ تماش دود شد رفت! گیرم تو یک کوله پشتی طلا بار بزنه، چقدره مگه؟ دو تا لباس گرم داره شاید یک پتو! دارایی اش کجاست که توی ملّت متمّدن، اینم ضبط می کنی؟ که چی؟ به قول مرحوم اعتصامی،
صحبت فهمیدنی ها را چنین فهیمده اند! )
بهرحال،
خدا، تندی نمی افته وسط!
حتی سلسله علل وعواملش رونمی جنبونه که بلکه خاتمه پیدا کنه این وضع!
میگه خب نگاه نمی کنم
میگم نه! عین خدا باش!
عین خدا! تماااااااااام زوایا رو نگاه کن!
به خاطر بسپار!
هیچی از دستت در نره!
خداگونگی اینه که ببینی!
بصیر علیم !
ببین،
اما صبر کن!
تو دعوا، ببین حظّشو ببر!
والله! چی بگم!